
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۴۴
۱
میدهد سیل سراغ ره ویرانهٔ ما
چون صدف در بغل موج بود خانهٔ ما
۲
چوب گل بهر دوا در همه گلزار نماند
بلبلان را چه بلایی شده دیوانهٔ ما!
۳
در میان دل و او نسبت نزدیکی هست
شمع از موم خود انگیخته پروانهٔ ما
۴
بیقراران تو در خاک نگیرند آرام
در طلب توشه کش مور بود دانهٔ ما
۵
چیست این مستی منصور، ندانیم سلیم
جرعهای بیش نخوردهست ز پیمانهٔ ما
نظرات