
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۴۵
۱
عشق دیگر در فغان آورده ناقوس مرا
غنچهٔ گلبرگ آتش کرده فانوس مرا
۲
کاشکی اندیشه ای از باطن عصمت کند
عشق بر گردن نگیرد خون ناموس مرا
۳
در حریم آستانش، چند منع پاسبان
همچو تبخاله گره سازد به لب بوس مرا؟
۴
خامه ام را کار با معنی خود باشد، که هست
در گلستان پر خود جلوه طاووس مرا
۵
شد نظاره روشناس گلرخان، ترسم سلیم
در دیار حسن بشناسند جاسوس مرا
نظرات