
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۴۵۰
۱
قدح بر چشمهٔ خورشید در جوهر شرف دارد
چرا خرم نباشد تاک، فرزند خلف دارد
۲
نظر گر بر تو باشد آسمان را، زان مشو خوشدل
خدنگ افکن نه چشم از مهر بر سوی هدف دارد
۳
کسی از سیلی ایام، داد گوش من نگرفت
کجا خواهد رسید این شور و فریادی که دف دارد
۴
اگر غواصی از دستت برآید، بحر هم از تو
نمی دارد دریغ آن نان خشکی کز صدف دارد
۵
سلیم از دامن هرکس کشیده دست خود، اکنون
ز شاهان جهان، امید بر شاه نجف دارد
نظرات