
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۴۵۱
۱
اضطراب شعله را داغم به گلخن میدهد
پیچ و تاب رشته را زخمم به سوزن میدهد
۲
آسمان را سوخت برق آه من، اینش سزاست
شعله را هرکس که جا در زیر دامن میدهد
۳
در دیار ماست از بس بدشگون اسباب کین
هرکه دارد تیر و شمشیری، به دشمن میدهد
۴
بس که با تاریکی این خانه عادت کردهام
چشم نگشایم که آن یادی ز روزن میدهد
۵
باغبان بر رغم بلبل، از صف نامحرمان
هرکه چشم زاغ دارد ره به گلشن میدهد!
۶
معنی تسلیم بر هرکس شود روشن سلیم
همچو شمع از هر نسیمی تن به مردن میدهد
تصاویر و صوت

نظرات