
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۴۵۷
۱
همچو مرغ از دست من پیمانهٔ مل میپرد
دامن گل از کفم چون بال بلبل میپرد
۲
سیر و پروازش اگر آشفته باشد دور نیست
عندلیب این چمن بر بال سنبل میپرد
۳
دام صحبت تشنگان افکندهاند آنجا، ولی
موج چون مرغابی آزاد از سر پل میپرد
۴
زحمت خود میدهد هرکس دل آزاری کند
چوب گل ما میخوریم و ناخن گل میپرد
۵
سربهسر گشتم سواد هند را، اکنون سلیم
مرغ روحم در هوای سیر کابل میپرد
نظرات