سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۴۹۴

۱

جلوه را زیور نباید چون به آیین می‌رود

عار دارد از حنا، پایی که رنگین می‌رود

۲

بیستون از درد تنهایی اگر نالد رواست

کوهکن خود رفت و اکنون نقش شیرین می‌رود

۳

گر طبیب از جوش اشکم رفت از سر، دور نیست

گریه‌ام هرگاه آید، نقش بالین می‌رود

۴

کوچه‌های تنگ دارد حسن او با این شکوه

حیرتی دارم که چون در خانهٔ زین می‌رود

۵

پا سبک نه در بیابان طلب همچون نسیم

سنگ راهش همره است آن را که سنگین می‌رود

۶

بلبلی دارم که از گلشن به بوی گل سلیم

تا سر بازار از دنبال گلچین می‌رود

تصاویر و صوت

دیوان کامل محمدقلی سلیم تهرانی (شامل غزلیات، قصائد، مثنویات، قطعات و رباعیات) به تصحیح و اهتمام رحیم - رضا - محمدقلی سلیم تهرانی - تصویر ۲۵۳

نظرات