
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۵۰۵
۱
چو می فروش به مینا شراب ناب کند
اشاره ای ز تنک ظرفی شراب کند
۲
بهار رفت، چه شد جام می که می خواهد
شراب از پی گل، پای در رکاب کند
۳
هلاک مشرب صیاد دام بر دوشم
که جای گل ز چمن بلبل انتخاب کند
۴
در آفتاب مرا سوخت انتظار کسی
که شب به سایه ی گل، سیر ماهتاب کند
۵
شعار دور فلک از سلیم اگر پرسی
چو آفتاب به انگشت خود حساب کند
نظرات