سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۵۰۸

۱

کار من خراب ندانم کجا رسد

موجی اگر به کلبه ام از بوریا رسد

۲

دور فلک به کام حریفان دیگر است

نوبت به ما عجب که درین آسیا رسد

۳

صد حرف می زنیم به آن بی وفا، ولی

هرگز چنان نشد که به یک حرف وارسد

۴

یابد مگر به بادیه زاغ استخوان ما

جایی نمرده ایم که آنجا هما رسد

۵

قمری کجا و نغمه ی آزادگان؟ کجاست

طوقی که همچو سرمه به فریاد ما رسد

۶

از عشق در قلمرو دل خرمی نماند

سوزد به هر کجا نفس اژدها رسد

۷

خورشید را سلیم در آن کوچه راه نیست

آنجا چگونه این دل بی دست و پا رسد

تصاویر و صوت

نظرات