سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۵۱۶

۱

خرم آن روزی که یاری جانب یاری رود

گل شود بر سر شکفته چون به پا خاری رود

۲

شغل عشقی نیست تا دل را کنم مشغول آن

کو جنونی تا سر ما بر سر کاری رود

۳

کارها را سهل نشماری که فوت دولت است

ملک اگر از دست جم بیرون نگین واری رود

۴

در قفای سایه ی ابر بهاری می رویم

هرکه را بینی، به دنبال هواداری رود

۵

غم مخور، فکر سخن کن، عقل اگر داری سلیم

مشتری کم نیست چون یوسف به بازاری رود

تصاویر و صوت

نظرات