سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۵۲۳

۱

ز دست رفت دل و در پی شراب افتاد

فغان که مهر سلیمان ز کف در آب افتاد

۲

به وعده کار فتاده ست عاشقان ترا

گذار قافله ی تشنه بر سراب افتاد

۳

گذشت هجر به من، تا وصال او چه کند

چراغ صبحم و کارم به آفتاب افتاد

۴

رخ تو از عرق شرم می برد هوشم

لطیف تر بود آن گل که در گلاب افتاد

۵

سلیم، هند جگرخوار خورد خون مرا

چه روز بود که راهم به این خراب افتاد

تصاویر و صوت

دیوان کامل محمدقلی سلیم تهرانی (شامل غزلیات، قصائد، مثنویات، قطعات و رباعیات) به تصحیح و اهتمام رحیم - رضا - محمدقلی سلیم تهرانی - تصویر ۲۶۴

نظرات