
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۵۳
۱
آیینه کجا دیده ست، رخسار چو ماهش را
با سرمه چه آمیزش، مژگان سیاهش را
۲
گاهی نظری از لطف می کرد به سوی من
بخت سیهم رم داد آهوی نگاهش را
۳
ای مور به این اندام، سرخیل سلیمانی
دیگر چه ازو خواهی، بردار کلاهش را
۴
سنجیده کسی بیند گر جانب این گلشن
برقی به کمین باشد هر برگ گیاهش را
۵
از چشم سلیم ای غیر، پیدا صف مژگان نیست
برداشته با دیده، خار و خس راهش را
تصاویر و صوت

نظرات