سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۵۳۰

۱

خنده ی شوخ تو فرصت به تغافل ندهد

زلف در بردن دل صرفه به کاکل ندهد

۲

هر کجا زلف پریشان تو باشد، چه عجب

باغبان گر به چمن آب به سنبل ندهد

۳

وصل خوبان به دو پیمانه ی می موقوف است

باغبان تا نشود مست، به کس گل ندهد

۴

عشق را فایده ای نیست ز جمعیت حسن

زر گل، سود پریشانی بلبل ندهد

۵

رزق هرچند که خود می رسد، آن به که کسی

پشت چون سایه به دیوار توکل ندهد

۶

نیست سامان جهان قابل اظهار سلیم

کاشکی این همه گل عرض تجمل ندهد

تصاویر و صوت

نظرات