سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۵۴۸

۱

با عشق، کی مراتب امید شد بلند؟

گردید سایه پست، چو خورشید شد بلند

۲

دارد سری به سینه ی مجروح عاشقان

هرجا که ناخنی چو مه عید شد بلند

۳

موج شراب، دام تذرو سعادت است

از فیض جام، پایه ی جمشید شد بلند

۴

تعجیل آفت است، که هم بیشتر نماند

سرو چمن که دیرتر از بید شد بلند

۵

ایام می دهد به شهان، هرچه می دهد

دست تو ای گدا به چه امید شد بلند؟

۶

انگشت اگر کسی به لب جام زد سلیم

شور و فغان ز تربت جمشید شد بلند

تصاویر و صوت

نظرات