سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۵۷۰

۱

مطرب این مجلس امشب راه دل‌ها می‌زند

چنگ بر طنبور و ناخن بر دل ما می‌زند

۲

این که در دیر مغان منصور جا دارد بس است

از چه دیگر پیش مستان حرف بی‌جا می‌زند

۳

کوهکن در عاشقی زد تیشهٔ خود را به سر

من دل دیوانه‌ای دارم که بر پا می‌زند

۴

در نظر کی آیدش یک قطرهٔ آب گهر؟

چون شناور آنکه پشت پا به دریا می‌زند

۵

در رکاب آن سوار مست می‌خواهد دود

سرو، دامن ورنه از بهر چه بالا می‌زند

۶

از غبار دیدهٔ یعقوب، هر ساعت سلیم

مشت خاکی رشک بر چشم زلیخا می‌زند

تصاویر و صوت

نظرات