سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۵۸۱

۱

اضطراب دلم از شوق تو دیدن دارد

مرغ بسمل چه هنر غیر تپیدن دارد

۲

از ره دیر و حرم پای مکش همچو غبار

قدمی چند به هر کوچه دویدن دارد

۳

ندهد تیغ سزای سر افسرطلبان

چون سر شمع، به مقراض بریدن دارد

۴

پرده چون افکند از چهره ی گل، رویش را

دوستان خوب ببینید که دیدن دارد

۵

ندهد دل که کسی بگذرد از کوچه ی ما

سیل اینجا هوس خانه خریدن دارد

۶

نیست مکتوب، که این غنچه ی خون آلودی ست

راست این است که این نامه دریدن دارد

۷

هر متاعی که بود، قابل سنجیدن نیست

بجز از باده ی گلگون که کشیدن دارد!

۸

چون برد دست تهی از سر کوی تو سلیم؟

غنچه ای از چمن وصل تو چیدن دارد

تصاویر و صوت

دیوان کامل محمدقلی سلیم تهرانی (شامل غزلیات، قصائد، مثنویات، قطعات و رباعیات) به تصحیح و اهتمام رحیم - رضا - محمدقلی سلیم تهرانی - تصویر ۲۸۸

نظرات