
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۶۱۷
۱
هر طرف جلوه کند، روی به ما بنماید
نتواند به کسی شمع قفا بنماید
۲
شمع بتخانه به منعم سر خود جنباند
چون ره کعبه به من قبله نما بنماید
۳
رازهای فلک از سینه ی عارف پیداست
همچو دریا که درو مرغ هوا بنماید
۴
چوب خواهد، مدد از هرکه کسی می جوید
رهنما چون طلبم، خضر عصا بنماید
۵
سوی گلخن چو روم، شعله ز روی تعظیم
خیزد از مسند خاکستر و جا بنماید
۶
کامی از عمر سبکرو نپذیرد صورت
عکس در آب روان، روی کجا بنماید؟
۷
خبر از گرمی این بادیه هرکس پرسد
خضر افتد به قفا و کف پا بنماید
۸
ما و آوارگی ای دل، که خدا می خواهد
وسعت مملکت خویش به ما بنماید!
۹
شحنه ای نیست درین بادیه افسوس سلیم
که ره گم شده را راهنما بنماید
تصاویر و صوت

نظرات