سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۶۱۸

۱

هم‌نشین از گریهٔ من کاشکی دامان کشد

خویش را بر گوشه‌ای چون موج ازین طوفان کشد

۲

از سموم آه، این ویرانه از بس گرم شد

اشک خود را از دلم در سایهٔ مژگان کشد

۳

سر اگر بر من گران باشد، ز سر وا می‌کنم

درد دندان هرکه نتواند کشد، دندان کشد

۴

کی ز حسن سبز در ایران توان شد کامیاب

هرکه را طاووس باید، رنج هِندُستان کشد

۵

مشکل است از هم جدایی هم‌نشینان را سلیم

ز استخوان من به آن ترکش مگر پیکان کشد

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
جهن یزداد
۱۴۰۰/۰۹/۲۸ - ۱۲:۲۱:۲۴
این بسیار زیباستسر اگر بر  من گران باشد ز سر وا میکنمدرد  دندن هر که نتواند کشد دندان کشد