
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۶۱۹
۱
در عشق، دل چه ناله ی مستانه می کشد
در آتش است لاله و پیمانه می کشد
۲
گر آشنای ما نشود، جای شکوه نیست
میلش به آشنایی بیگانه می کشد
۳
در هندم آن غریب که دایم چو نقش نرد
زین خانه رخت خویش به آن خانه می کشد
۴
در کشور جنون ز بس آشوب و انقلاب
دیوانه سنگ از کف دیوانه می کشد
۵
بیچاره مور خورده ز طول امل فریب
سست است تار سبحه و او دانه می کشد
۶
عاقل ز فوت کس نشود شادمان، که مرگ
همچون گدا، سری به همه خانه می کشد
۷
انجام این جهان چه تمنا کنی سلیم؟
طفل انتظار آخر افسانه می کشد
نظرات