
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۶۴۷
۱
مشاطه را جمال تو دیوانه می کند
کآیینه را خیال پریخانه می کند
۲
خورشید را به کوچه ی زلفت نشد نصیب
آن عشرتی که شبپره ی شانه می کند
۳
سر بر زمین نهد پی نفرین عاقلان
طاعت چنین خوش است که دیوانه می کند
۴
گل چون چراغ چهره برافروخت در چمن
بلبل تلاش منصب پروانه می کند
۵
تسبیح کردن است گر از روی اعتقاد
انگور در کنشت کسی دانه می کند
۶
امشب سلیم، ساقی بزمم خراب ساخت
من مستم، او شراب به پیمانه می کند
نظرات