سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۶۵۷

۱

شد موی خضر در طلبت جابه جا سفید

ما را ز موی سر شده تا خار پا سفید

۲

سر رفته است و از سر کویش نمی روم

رحمت برین ثبات قدم، روی ما سفید!

۳

چون شاخ یاسمن ز خرام تو سرو را

بر تن ز شست و شوی عرق شد قبا سفید

۴

ای مشت استخوان چه به جا مانده ای، که شد

در راه انتظار تو چشم هما سفید

۵

پیریم و طفل خنده به تدبیر ما کند

چون صبح، موی ما شده در آسیا سفید!

۶

چشمی سیاه ساخته بودم برو سلیم

از گریه کرد عاقبت آن بی وفا سفید

تصاویر و صوت

نظرات