سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۶۷۳

۱

گلرخان بینند هرگه بر اسیر یکدگر

آفرین گویند بر هم زخم تیر یکدگر

۲

دل ز فریاد دل آید سوی زلف از کاکلش

شبروان یابند هم را از صفیر یکدگر

۳

دست در دست سبو دارم که در این روزگار

هم مگر باشند مستان دستگیر یکدگر

۴

گر لبانش الفتی دارند با هم، دور نیست

خورده اند ایام طفلی هر دو شیر یکدگر

۵

من زنم بر شیخ طعن، اهل ریا بر می فروش

ناسزا تا کی توان گفتن به پیر یکدگر؟

۶

تنگدستان راچه حاجت درد دل گفتن سلیم

راز هم خوانند از نقش حصیر یکدگر

تصاویر و صوت

دیوان کامل محمدقلی سلیم تهرانی (شامل غزلیات، قصائد، مثنویات، قطعات و رباعیات) به تصحیح و اهتمام رحیم - رضا - محمدقلی سلیم تهرانی - تصویر ۳۲۹

نظرات