سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۷۱

۱

شکست فتح بود بیدلان جنگ ترا

چو بت پرست کند سجده، شیشه سنگ ترا

۲

بود ز تنگی جا گر به سینه ام دلگیر

به دیده چون مژه جا می دهم خدنگ ترا

۳

هزار رنگ برآمد به پیش روی تو گل

ولی نشد که تواند نمود رنگ ترا

۴

ز حرف کشتن ما روزگار می خواهد

کند چو غنچه پر از زر دهان تنگ ترا

۵

برای وعده خلافی عبث مخور سوگند

که احتیاج عصا نیست عذر لنگ ترا

۶

سلیم چند ز دل حرف می زنی، خاموش!

که دل به باد فنا داد نام و ننگ ترا

تصاویر و صوت

نظرات