
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۷۳۹
۱
شب چو وصف رخش کنم به رفیق
صبح از مهر می کند تصدیق
۲
همه شب تا به صبح، ای زاهد
می کشی جام می، زهی توفیق
۳
آب لعل است و آتش یاقوت
جوهر عقل را میی چو عقیق
۴
بس که گریان روم به وادی شوق
منزل از من تراست و راه و طریق
۵
عشق را شرط نیست رعنایی
همچو مصحف به خط نستعلیق
۶
بی پیاله مرو سلیم به باغ
گفته اند الرفیق ثم طریق
نظرات