سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۷۴۰

۱

کدام سر که نشد خاک آستانهٔ عشق؟

علاج باد غرور است رازیانهٔ عشق

۲

متاع صبر و خرد را به جای دیگر بر

که نیست غیر زر قلب در خزانهٔ عشق

۳

چو کاغذی که درآید ز مد مشق به موج

تنم سیاه شد از نقش تازیانهٔ عشق

۴

به موج فتنه چو سیلاب، خانهٔ ما را

خراب کرد، که بادا خراب خانهٔ عشق

۵

چو فاسقی که بپوشد لباس اهل صلاح

به روزگار تو دارد هوس نشانهٔ عشق

۶

حدیث درد دل ما به گوش کس مرساد

که خواب می‌برد از دیده‌ها فسانهٔ عشق

۷

پس از وفات، دلم را سلیم آفت نیست

به خاک، مور بود پاسبان دانهٔ عشق

تصاویر و صوت

نظرات