
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۷۸۷
۱
خوش آن روزی که می در هر چمن بیباک میخوردم
به دستم بود اگر جامی، به پای تاک میخوردم
۲
ز ساقی، جام می نگرفتن زاهد هلاکم کرد
به دست من اگر می داد، آن را پاک میخوردم!
۳
محبت کرد از بس تلخ بر من زندگانی را
اگر زهرم نمیداد آسمان، تریاک میخوردم!
۴
پی روزی عجب گر ترک استغنا کنم اکنون
که در ایام طفلی از قناعت خاک میخوردم
۵
سلیم از بیشرابی مبتلای صد غم و دردم
اگر میداشتم می، کی غم افلاک میخوردم؟
تصاویر و صوت

نظرات