سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۸۱۳

۱

منم که با می و مطرب همیشه در جنگم

چو شمع می دهد از حال من خبر، رنگم

۲

ز باغ، خنده ی گل کبک را به کوه جهاند

مرا چو غنچه ندانم چه شد که دلتنگم

۳

به فیض بخشی ره بین، که می کشد از دور

به چشم سرمه، سیاهی میل فرسنگم

۴

به یک پیاله رخم لاله گون شود، گویی

به دست ساقی بزم است چون حنا، رنگم

۵

چو عندلیب حقیرم مبین سلیم که من

اگرچه مرغ ضعیفم، ولی خوش آهنگم

تصاویر و صوت

نظرات