سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۸۲۶

۱

چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده‌ایم

پای خود پیچیده در دامن، فروکش کرده‌ایم

۲

می‌کند از دلگشایی گریهٔ ما کار می

ما به آتش آب را چون شیشه روکش کرده‌ایم

۳

کار ارباب صفا برعکس چون آیینه است

خانه را از ساده‌کاری ما منقش کرده‌ایم

۴

نان یاران را که بوی قرص افعی می‌دهد

زهر قاتل باد اگر هرگز نمک چش کرده‌ایم

۵

در طریق عشق، دل را پختگی حاصل نشد

بیضهٔ فولاد پنداری در آتش کرده‌ایم

۶

غیر شانه کس ندارد دست بر وصلش سلیم

خاطر خود جمع ازان زلف مشوش کرده‌ایم

تصاویر و صوت

دیوان کامل محمدقلی سلیم تهرانی (شامل غزلیات، قصائد، مثنویات، قطعات و رباعیات) به تصحیح و اهتمام رحیم - رضا - محمدقلی سلیم تهرانی - تصویر ۴۰۶

نظرات