
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۸۴۲
۱
ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم
چشمت گرسنه است و دل من کباب گرم
۲
هرچه زیان ماست، به ما سود می دهد
آتش برای داغ دل ماست آب گرم
۳
در گلشن همیشه بهار ملایمت
اصلاح نخل موم کند، آفتاب گرم
۴
دارم هزار آبله بر تن ز جوش اشک
آتش گرفت پیرهن زین گلاب گرم
۵
دامان عشق، بستر آسایش من است
همچون سپند سوخت مرا جامه خواب گرم
۶
با شعله چاره ی دل مجروح کن سلیم
بر درد سینه فایده دارد شراب گرم
نظرات