
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۸۶۱
۱
انجمن شد ز یار آبادان
هست باغ از بهار آبادان
۲
شهر از جلوه اش خراب، ولی
کوچه ی انتظار آبادان
۳
کرد سیرم ز نعمت دیدار
خانه ی روزگار آبادان
۴
از نسیمم زیان رسد، که شده ست
خانه ام از غبار آبادان
۵
ملک دلها خراب گشت سلیم
تا شد این نه حصار آبادان
تصاویر و صوت

نظرات