سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۸۶۵

۱

عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن

که نیست ننگ گدا، روزی گدا خوردن

۲

چو هست باده، غم نان مخور که مستان را

چو گل زیان نهد آب ناشتا خوردن

۳

چنان قناعت فقر است سازگار مرا

که چون حباب شوم فربه از هوا خوردن!

۴

به راه شوق مرا نیست توشه ای همراه

بود چو شعله مدارم به خار پا خوردن

۵

صلای باده ی عیشم زمانه داد سلیم

روم به خانه ی دشمن به خونبها خوردن

تصاویر و صوت

نظرات