
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۸۷
۱
سخن ماست سربسر مرغوب
گرچه پیچیده است چون مکتوب
۲
چشم از جلوه های قامت دوست
همچو دریا پر است از آشوب
۳
خاک از بس که رفتم از دل، شد
پنجه ام ریشه ریشه چون جاروب
۴
دوستی نیست رحم بر کاهل
آتش مرده زنده گشت به چوب
۵
خصم، بدگوی شد سلیم چنان
که به تهدید هم نگوید خوب
نظرات