سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۸۸۴

۱

بسته کمر کینم، از قبضه کمان او

در کشتن من تیغش، افتاده به یک پهلو

۲

چون سرو سوی مسجد آمد به نماز، اما

می خورده و چون غنچه آید ز دهانش بو

۳

بیماری چشمش را تعویذ چو بنویسند

از پرده ی چشم آرند خوبان ورق آهو

۴

پایم ز طلب فرسود تا زانو و کار من

صورت ز جهان نگرفت چون آینه ی زانو

۵

نزدیک شده نسبت با آن کمرم از ضعف

در پوست نمی گنجم از شوق همین چون مو

۶

چون شام سلیم آید، ایام قدح نوشی ست

فیضی ندهد در روز، ساغر چو گل شب بو

تصاویر و صوت

دیوان کامل محمدقلی سلیم تهرانی (شامل غزلیات، قصائد، مثنویات، قطعات و رباعیات) به تصحیح و اهتمام رحیم - رضا - محمدقلی سلیم تهرانی - تصویر ۴۲۸

نظرات