سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۹۰۲

۱

یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیاری منه

چون گل از سر افسر آشفته دستاری منه

۲

همچو شاخ گل ز کف مگذار جام باده را

بر زمین چیزی که باید باز برداری منه

۳

اهل معنی را نباشد بر عناصر اعتبار

همچو صورت پشت بر این چاردیواری منه

۴

سست‌پیمان است گردون، تکیه بر عهدش مکن

پشت چون آیینه بر این موم زنگاری منه

۵

عافیت خواهی، درشتی را حصار خویش کن

همچو کبک کوهساری پا به همواری منه

۶

جز خمار می نداری علت دیگر سلیم

همچو چشم گلرخان، تهمت به بیماری منه

تصاویر و صوت

نظرات