سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۹۲

۱

خامه را پیدا شد از حرف تو در دل اضطراب

نامه هم دارد چو بال مرغ بسمل اضطراب

۲

از سر کوی تو چون آید صبا، پیدا شود

همچو برگ گل مرا در پرده ی دل اضطراب

۳

چون تو بزم آرا شوی، باشد به دور دایره

آفتاب و ماه را همچون جلاجل اضطراب

۴

می توان دیدن ز شوق کشتن ما بیدلان

همچو موج از جوهر شمشیر قاتل اضطراب

۵

مانع عمر سبکرو کی شود فریاد ما

چون جرس از رفتن محمل چه حاصل اضطراب

۶

نیست بی تابی برای وصل او ما را سلیم

موج دریا را نباشد بهر ساحل اضطراب

تصاویر و صوت

نظرات