سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۹۳۹

۱

در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی

هرگز نمی شود به کسی آشنا کسی

۲

دنبال آن که دست به وصلش نمی رسد

تا کی رود چو سایه ی مرغ هوا کسی

۳

ما را چه چاره غیر مدارا به روزگار

هرگز مباد کار، کسی را به ناکسی

۴

بر خاک، آبروی خود ای آسمان مریز

هرگز نکرده است بزرگی به ما کسی

۵

همت بود بساط بزرگی، ندیده است

در خانه ی خدا بجز از بوریا کسی

۶

رنجیده می روی ز سر کوی او سلیم

چون می شود نیاید اگر از قفا کسی؟

تصاویر و صوت

دیوان کامل محمدقلی سلیم تهرانی (شامل غزلیات، قصائد، مثنویات، قطعات و رباعیات) به تصحیح و اهتمام رحیم - رضا - محمدقلی سلیم تهرانی - تصویر ۴۵۲

نظرات