سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

غزل شمارهٔ ۲۸۴

۱

تا نفس هست به یاد تو برآید نفسم

ور به غیر از تو بود، هیچکسم هیچکسم

۲

هر کجا تیر جفای تو، من آنجا سپرم

هر کجا خوان هوای تو، من آنجا مگسم

۳

پس ازین دست من و دامن سودای شما

چند گردم پی سودای پراکنده بسم

۴

تو به خوبی و لطافت چو گل و آبی و من

با گل و آب برآمیخته چون خار و خسم

۵

کی بود کی که به وصلت رسم ای عمر عزیز؟

ترسم این عمر به پایان رسد و من نرسم

۶

سخت بیمارم و غیر از تو هوس نیست مرا

به عیادت به سرآ تا به سر آید هوسم

۷

نیست در کوی توام راه خلاص از پس و پیش

چه کنم چاره ز پیش آمد و دشمن ز پسم

۸

ای صبا بلبل مستم ز گلستان وصال

بویی آخر به من آور که اسیر قفسم

۹

کار سلمان چونی افتاد کنون با نفسی

بر لبم نه لب و بنواز چونی یک نفسم

تصاویر و صوت

کلیات سلمان ساوجی به تصحیح دکتر عباسعلی وفایی - سلمان ساوجی - تصویر ۴۳۱

نظرات

user_image
mareshtani
۱۳۸۸/۰۹/۰۱ - ۰۹:۵۵:۴۲
mesraje awale beide hashtom(golestane)1
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
علی
۱۳۹۸/۱۰/۲۰ - ۱۵:۰۰:۴۹
در ببت آخر عبارت «چو نی» با فاصله‌ی درست نوشته نشده و سبب خوانش سخت و گاهی اشتباه می شود.