
سلمان ساوجی
قطعه شمارهٔ ۱۱۳
۱
ای جهانبخشی که روز و شب چو نور آفتاب
فیض احسان تو فایض بر سماوات است و ارض
۲
سرمه از خاک رهت کردن فلک را فرض عین
میکشد در دیده خود میکند بر عین فرض
۳
عرض حالم راست طولی میکنم زان احتراز
مختصر کاری است کارم چیست چندین طول و عرض
۴
باید احسانی چنان کردن که بعد از خرج راه
قرض خود بگزارم و بازم نباید کرد قرض
نظرات