سنایی

سنایی

شمارهٔ ۱۲۰

۱

از دوست به هر جوری بیزار نباید شد

از یار به هر زخمی افگار نباید شد

۲

ور جان و دل و دین را افگار نخواهی کرد

با عشق خوش شوخی در کار نباید شد

۳

گر زان که چو عیاران از عهده برون نایی

دلدادهٔ آن چابک عیار نباید شد

۴

هر گه که به ترک جان آسان نتوانی گفت

پس عاشق آن دلبر خونخوار نباید شد

۵

چون سوختن دل را تن در نتوان دادن

از لاف به رعنایی در نار نباید شد

۶

خواهی که بیاسایی مانند سنایی تو

هرگز ز می عشقش هشیار نباید شد

۷

خواهی که خبر یابی از خود ز نگار خود

الا ز وجود خود بیزار نباید شد

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۳۹۴

نظرات

user_image
حمیدرضا کیانی
۱۳۹۹/۱۲/۰۷ - ۰۱:۵۰:۴۷
حزین لاهیجی نیز در غزلی با مطلع «مطرب ره مستی زد هشیار نباید شد/افسانه چو خوش باشد بیدار نباید شد» با استقبال این غزل سنایی رفته و در پایان آن هم ادای دینی به سنایی کرده است:«از یاد حزین ندهی، مصراع سنایی را/از یار به هر زخمی، افگار نباید شد»با تشکر از زحمات گنجور