
سنایی
شمارهٔ ۱۲۲
۱
ما را ز مه عشق تو سالی دگر آمد
دور از ره هجر تو وصالی دگر آمد
۲
در دیده خیالی که مرا بد ز رخ تو
یکباره همه رفت و خیالی دگر آمد
۳
بر مرکب شایسته شهنشاه شکوهت
بر تخت دل من به جمالی دگر آمد
۴
شد نقص کمالی که مرا بود به صورت
در عالم تحقیق کمالی دگر آمد
۵
بر طبل طلب میزدم از حرص دوالی
ناگاه بر آن طبل دوالی دگر آمد
۶
از سینه نهال امل از بیم بکندم
با میوهٔ انصاف نهالی دگر آمد
۷
بر عشوه ز من رفت به تعریض نکالات
آسوده به تصریح نکالی دگر آمد
۸
در وصف صفا حیدر اقبال به چشمم
بر دلدل دولت به دلالی دگر آمد
تصاویر و صوت

نظرات
y
احمد معصومی کوهبنانی