
سنایی
شمارهٔ ۱۶۷
۱
تا کی از ناموس هیهات ای پسر
بامدادان جام می هات ای پسر
۲
ساغری پر کن ز خون رز مرا
کاین دلم خون شد ز غمهات ای پسر
۳
خوش بزی با دوستان یک دم بزن
دل بپرداز از مهمات ای پسر
۴
بر نشاط و خرمی یک دم بزی
وقت کن ایام و ساعات ای پسر
۵
هر کجا دلدادهٔ آوارهای
بینی او را کن مراعات ای پسر
۶
چند بر طاعات ما راحت کنی
نیست ما را برگ طاعات ای پسر
۷
عاشقان مست را وقت صبوح
سود کی بخشد مقالات ای پسر
۸
هر زمان خوانی خراباتی مرا
چند باشی زین محالات ای پسر
۹
کاشکی یک دم گذارندی مرا
در صف اهل خرابات ای پسر
تصاویر و صوت

نظرات