
سنایی
شمارهٔ ۱۷
۱
ای به بر کرده بی وفایی را
منقطع کرده آشنایی را
۲
بر ما امشبی قناعت کن
بنما خلق انبیایی را
۳
ای رخت بستده ز ماه و ز مهر
خوبی و لطف و روشنایی را
۴
زود در گردنم فگن دلقی
برکش این رومی و بهایی را
۵
چنگی و بربطی به گاه نشاط
جمله یاری دهند نایی را
۶
با چنان روی و با چنان زلفین
منهزم کردهای ختایی را
۷
آتشی نزد ماست خیز و بیار
آبی و خاکی و هوایی را
۸
بار ندهند نزد ما به صبوح
هیچ بیگانهٔ مرایی را
۹
چون بود یار زشت پر معنی
چکنم جور هر کجایی را
۱۰
چو شدی مست جای خواب بساز
وز میان بانگ زن سنایی را
تصاویر و صوت

نظرات
امین کیخا