
سنایی
شمارهٔ ۱۸۸
۱
ای ز ما سیر آمده بدرود باش
ما نه خشنودیم تو خشنود باش
۲
کشته ما را گر فراقت ای صنم
تو به خون کشتگان ماخوذ باش
۳
غرقه در دریای هجران توام
دلبرا دریاب ما را زود باش
۴
هجر تو بر ما زیانیها نمود
تو به وصلت دیگران را سود باش
۵
در فراقت کار ما از دست شد
گر نگیری دست ما بدرود باش
۶
ای سنایی در شبستان غمش
گرچه همچون نار بودی دود باش
تصاویر و صوت

نظرات
پرویز شاه محمدی