
سنایی
شمارهٔ ۲۰
۱
ای ز عشقت روح را آزارها
بر در تو عشق را بازارها
۲
ای ز شکر منت دیدار تو
دیده را بر گردن دل بارها
۳
فتنه را در عالم آشوب و شور
با سر زلفین تو اسرارها
۴
عاشقان در خدمت زلف تواند
از کمر بر ساخته زنارها
۵
نیستم با درد عشقت لحظهای
خالی از غمها و از تیمارها
۶
بر امید روی چون گلبرگ تو
مینهم جان را و دل را خارها
۷
تا سنایی بر حدیث چرب تست
غره چون کفتار بر گفتارها
۸
دارد از باد هوس آبی بروی
با خیال خاک کویت کارها
تصاویر و صوت

نظرات
بیژن
امین کیخا
امین کیخا
بیبسواد
نیما حسینی