
سنایی
شمارهٔ ۲۱۶
۱
من کیستم ای نگار چالاک
تا جامه کنم ز عشق تو چاک
۲
کی زهره بود مرا که باشم
زیر قدم سگ ترا خاک
۳
صد دل داری تو چون دل من
آویخته سرنگون ز فتراک
۴
در عشق تو غم مرا چو شادی
وز دست تو زهر همچو تریاک
۵
در راه رضای تو به جانت
گر جان بدهم نیایدم باک
۶
از هر چه برو نشان تو نیست
بیزار شدستم از دل پاک
۷
شوریده سر دو زلف تو هست
شور دل مردم هوسناک
۸
در کار تو شد سر سنایی
زین نیست ترا خبر هماناک
تصاویر و صوت

نظرات