سنایی

سنایی

شمارهٔ ۲۲۱

۱

هر شب نماز شام بود شادیم تمام

کاید رسول دوست هلا نزد ما خرام

۲

خورشید هر کسی که شب آید فرو رود

خورشید ما برآید هر شب نماز شام

۳

روز فراق رفت و برآمد شب وصال

ای روز منقطع شو و ای شب علی الدوام

۴

ای دوست تا تو باشی اندوه کی بود

تا جان بود به تن تو خداوند و من غلام

۵

هر گه که خدمت آیم ای دوست پیش تو

شادی حلال گردد اندوه و غم حرام

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۴۳۴

نظرات