سنایی

سنایی

شمارهٔ ۲۳۰

۱

تا من به تو ای بت اقتدی کردم

بر خویش به بی دلی ندی کردم

۲

از بهر دو چشم پر ز سحر تو

دین و دل خویش را فدی کردم

۳

آن وقت بیا که من ز مستوری

در شهر ز خویش زاهدی کردم

۴

همچون تو شدم مغ از دل صافی

خود را ز پی تو ملحدی کردم

۵

در طمع وصال تو به نادانی

مال و تن خویش را سدی کردم

۶

کز رفق سنایی اندرین حالت

از راه مغان ره هدی کردم

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۴۳۷

نظرات