سنایی

سنایی

شمارهٔ ۲۴۹

۱

روا داری که بی روی تو باشم

ز غم باریک چون موی تو باشم

۲

همه روز و همه شب معتکف‌وار

نشسته بر سر کوی تو باشم

۳

به جوی تو همه آبی روانست

سزد گر من هواجوی تو باشم

۴

اگر چشمم ز رویت باز ماند

به جان جویندهٔ روی تو باشم

۵

اگر زلفین چوگان کرد خواهی

مرا بپذیر تا گوی تو باشم

۶

به باغ صحبتت دلشاد و خرم

زمانی بر لب جوی تو باشم

۷

نگارینا تو با چشم غزالی

رها کن تا غزل‌گوی تو باشم

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۴۴۵

نظرات