سنایی

سنایی

شمارهٔ ۲۶۵

۱

ای مسلمانان ندانم چارهٔ دل چون کنم

یا مگر سودای عشق او ز سر بیرون کنم

۲

عاشقی را دوست دارم عاشقان را دوستر

صدهزاران دل برای عاشقی پر خون کنم

۳

سوختم در عاشقی تا ساختم با عاشقان

عاجزم در کار خود یارب ندانم چون کنم

۴

آتشی دارم درین دل گر شراری بر زنم

آب دریاها بسوزم عالمی هامون کنم

۵

آب دریاها بسوزد کوه‌ها هامون شود

من ز دیده چون ببارم آب‌ها افزون کنم

۶

مسکن من در بیابان مونس من آهوان

هر کجا من نی زنم از خون دل جیحون کنم

۷

گر شبی خود طوق گردد دست من در گردنش

طوق فرمان را چو مه در گردن گردون کنم

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۴۵۱

نظرات

user_image
دکتر امیر محمد احمدزاده متخصص مغز و اعصاب
۱۳۸۹/۰۱/۱۹ - ۰۳:۰۶:۱۹
با سلام در این شعر در بعضی از نوشته ها در مصراع دوم بیت اول آمده (یا که سودای غمش از جان خود بیرون کنم)