
سنایی
شمارهٔ ۲۷
۱
این رنگ نگر که زلفش آمیخت
وین فتنه نگر که چشمش انگیخت
۲
وین عشوهنگر که چشم او داد
دل برد و به جانم اندر آمیخت
۳
بگریخت دلم ز تیر مژگانش
در دام سر دو زلفش آویخت
۴
افتاد به دام زلف آن بت
هر دل که ز چشمکانش بگریخت
۵
بفروخت دل من آتش عشق
وانگاه بدین سرم فرو ریخت
۶
بر خاک نهم به پیش آن روی
کین عشق مرا چو خاک بر بیخت
تصاویر و صوت

نظرات