
سنایی
شمارهٔ ۲۸۰
۱
سر بر خط عاشقی نهادیم
در محنت و رنج اوفتادیم
۲
تن را به بلا و غم سپردیم
دل را به امید عشق دادیم
۳
غمخواره شدیم در ره عشق
وز خوردن غم همیشه شادیم
۴
قصه چکنم که در ره عشق
با محنت و غم جنابه زادیم
۵
در حضرت عشق خوبرویان
بر تارک سر بایستادیم
۶
بی درد چو بد سنایی از عشق
از جستن این حدیث بادیم
تصاویر و صوت

نظرات